زندگی سخت است!
خطر کن!
وارد بازی شو!چه چیزی از دست می دهی؟
با دستهای تهی امده ایم،
و با دستهای تهی خواهیم رفت.
نه،چیزی نیست که از دست بدهیم،
فرصت بسیار کوتاه به ما داده اند،
تا ترانه ای زیبا بخوانیم،
و فرصت به پایان خواهد رسید.
اری،این گونه است که هر لحظه غنیمتی است!
هدیه
خانه دوست کجاست؟ در فلق بود که پرسید سوار
اسمان مکثی کرد
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شنها بخشید و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت:
نرسیده به درخت
کوچه باغی است از باغ خدا سرسبزتر است
و در ان عشق به اندازپرهای صداقت ابیست
میروی تا ته ان کوچه که او پشت بلوغ
سر بدر می اورد
پس به سمت گل تنهایی میپیچی
دو قدم مانده به گل
پای فواره جاوید اساطیر زمین میمانی
تو را ترسی شفاف فرا میگیرد
در صمیمیتسیال فضا خش خشی می شنوی
کودکی میبینی
رفته از کاج بلندی بالا
جوجه بردارد از لانه نور
و از او میپرسی
خانه دوست کجاست ...
" سهراب سپهری "